زن های عرب وقتی سنشون میره بالا, میشن رییس خونه و همه چی باید به فرمان "یوما" باشه. همیشه حرف حرفِ خودشه و کسی هم جرات نمی کنه رو حرف یوما حرف بزنه.
یوما ایستاده بود وسط و دستور می داد که گونی ها رو پُر کنید. وقت نیست, الانِ که آب بیاد تو خونه هامون!!!
پا به پایِ مردها ایستاده!
با جوون ها یِزلِه میندازه!
انگیزه می ده!
ولی تو دلش آشوبه, ترسِ از دست دادنِ خونه, وطن.
چشم هایِ خسته یوما بیانگرِ همه چیز هست.
جنگ,
آوارگی,
سیل,
حمیدیه
درباره این سایت